قیمت سرب در بازارهای جهانی روزهای بسیار مهمی را سپری میکند تا جایی که در اواخر هفته گذشته شاهد ثبت رکوردهای قیمتی بسیار بزرگی بودیم. وضعیت بازار سرب مخصوصا پس از کسب رشد قیمتهای فعلی اگرچه با ابهامات بسیاری روبهرو است ولی نرخهای فعلی خود موفقیتهای بزرگی برای این بازار به شمار میآید.
آخرین قیمتهای ثبت شده بهصورت رسمی در تاریخ 22 سپتامبر نشان میدهد که بهای سرب به 2477 دلار و 50 سنت در هر تن رسیده که رقمی بسیار جذاب به شمار میآید هرچند که به نسبت روز قبل از آن و قیمت 2486 دلار یک عقبنشینی مقطعی و محدود را به ثبت رسانده است. این در حالی است که در خلال معاملات روزهای اخیر حتی شاهد ثبت رکوردهایی از بهای سرب بیش از 2500 دلار در هر تن نیز بودهایم. این شرایط نشان میدهد که حتی رکورد قیمتی اواخر نوامبر سال 2016 نیز شکسته شده یعنی بهای سرب در روزهای گذشته در بالاترین سطوح تاریخی از آگوست 2011 تاکنون قرار دارد. تصمیم اخیر فدرال رزرو مبنی بر افزایش نرخ بهره در ماههای آینده، عقبنشینی بسیاری از خریداران در نرخهای بالای فعلی و تلاش برای نقد کردن سودهای معاملاتی در روزهای گذشته و البته نگرانی از کاهش مجدد قیمتها را میتوان مهمترین رخدادها در روزهای اخیر به شمار آورد. بهای سرب در فاصله کمتر از دو هفته در ماه سپتامبر توانست بیش از 250 دلار در هر تن رشد قیمت داشته باشد یعنی کارنامه دو هفته اخیر در این بازار رشدی نزدیک به 11 درصد بوده که خود اهمیت این رشد قیمتی را نشان میدهد. بررسی این کارنامه قیمتی نشان میدهد که در ماه سپتامبر، سرب پس از لیتیم توانسته بهترین کارنامه قیمتی را در بازارهای فلزی و حتی اغلب بازارهای کالایی به خود اختصاص دهد. نرخهای موجود قطعا شرایطی دست نیافتنی را برای این بازار در مقایسه با نوسان بهای این فلز در سالهای گذشته و حتی در رقابت با سایر بازارهای کالایی حاصل کرده که اهمیت بررسی روند قیمتی این فلز را دو چندان میسازد. بهای سرب در یک هفته اخیز نزدیک به 9 درصد رشد قیمتی را تجربه کرده ولی برای یک ماه اخیر، 17/ 7 درصد افزایش قیمت به ثبت رسیده است. سرب به نسبت مدت مشابه سال قبل نیز 26 درصد رشد داشته است.
دلیل اصلی افزایش بهای سرب در ماههای اخیر کاهش موجودی انبارها و برتری تقاضا بر عرضهها بود که در نهایت به رشد شتابان بهای این فلز منجر شد. هم اکنون موجودی انبارهای سرب در انبارهای بورس فلزات لندن در اقصی نقاط جهان 161 هزار و 675 تن است که رقم پایینی محسوب میشود. این در حالی است که در اوایل سپتامبر موجودی انبارهای سرب در این بورس 148 هزار و 300 تن بوده (کف موجودی انبارها در 7 فصل اخیر) ولی در همین زمان با ورود محمولهای بزرگ از سرب و روی شاهد رشد 15 هزار تنی موجودی انبارها بودیم ولی هم اکنون باز هم روند عمومی نوسان موجودی انبارها کاهشی است که این افت موجودی، خود سیگنالی مهم برای رشد قیمتها در روزهای اخیر بود. به نظر میرسد برتری تقاضا بر عرضهها در بازار جهانی سرب و روی ادامه داشته باشد که به کاهش بیشتر موجودی انبارها منجر خواهد شد.
همانگونه که در گزارشهای پیشین به آن اشاره کردیم، میتوان تفاوت قیمتهای نقدی و سلف در بازار فلزات جهانی را بهعنوان سیگنال مهمی برای تعیین دورنمای بهای فلزات پایه به شمار آورد که با فرض جایگاه بورس فلزات لندن موسوم به LME، این شرایط اهمیت و جامعیت بیشتری پیدا میکند. در آمارهای مخابره شده در 22 سپتامبر سال جاری بهای نقدی سرب جهانی 2477 دلار و 50 سنت در هر تن ثبت شده ولی در قیمتهای سلف 3 ماهه آن بهای 2480 دلار ثبت شده است. این رخداد یعنی برتری 1/ 0درصدی قیمتهای سلف به نسبت بهای نقدی نشان میدهد که هنوز چشمانداز نوسان قیمت سرب به سمت رشد قیمتها متمایل است و خریداران حاضر هستند برای تحویل این کالا در 3 ماه آینده 5/ 2 دلار در هر تن، قیمت بیشتری پرداخت کنند. این رویکرد قیمتی در بازارهای جهانی به Contango مشهور است که در گذشته به آن اشاره کردیم البته عکس این روند نیز صادق است یعنی در بازهای از زمان ممکن است بهای سلف ارزانتر از قیمتهای نقدی آن باشد که به Backwardation معروف بوده و فلز روی و قلع هم اکنون در این شرایط قیمتی قرار دارند.
برتری بهای سلف بر معاملات نقدی در مورد سرب را میتوان با هفتههای قبل مقایسه کرد. در اواخر شهریورماه شاهد بودیم که بهای سلف 3 ماه سرب به نسبت قیمتهای نقدی آن 1/ 1 درصد برتری داشته که با صراحت بیشتری احتمال رشد قیمتهای را مطرح میسازد که البته چنین رخدادی به سرعت محقق شد و شاهد بودیم که قیمت سرب حتی بهصورت مقطعی به بالاتر از 2500 دلار در هر تن هم رسید که پس از این قیمتها باز هم تعدیل شد. این شرایط یعنی برتری 1/ 0 درصدی فعلی سلف به نسبت قیمتهای نقدی آن نشان میدهد که حجم خوشبینی به این بازار کاهش یافته که خود نشاندهنده کاهش پتانسیل رشد قیمتهاست. این در حالی است که نرخهای موجود نیز سطوحی رویایی برای بهای سرب به شمار میآید که از کنار این نکته نمیتوان به سادگی عبور کرد.
ذات سرب در ادبیات جهانی گویی با آلودگی محیط زیست همخوانی دارد یعنی سختگیریهای زیست محیطی شاید بیشترین تاثیر را بر واقعیتهای این بازار بر جای بگذارد. تجربه نشان داده که سختگیریهای زیست محیطی در گام اول بر حجم تولید و فرآوری ذخایر معدنی تاثیرگذار بوده که سیگنالی برای رشد قیمتها به شمار میرود. این در حالی است که به تازگی سختگیریها بر مصرف سرب نیز تقویت شده ولی در برابر کاهش حجم عرضه و فرآوری مواد معدنی، اهمیت کمتری دارد؛ یعنی در نگاه اول شرایط این بازار با فرض سختگیریها برای حفاظت از محیط زیست در کشورهایی همچون چین یا آمریکا به کمک رشد قیمتها میآید.
وضعیت تولید سرب و روی اغلب مشابهتهای بسیاری با یکدیگر دارند زیرا در اغلب ذخایر معدنی سرب و روی با یکدیگر وجود دارند که اصطلاحا به آن پاراژنز معدنی میگویند؛ یعنی برخی از کانیها با یکدیگر در شرایط مشابهی تشکیل میشوند. این وضعیت به جز سرب و روی در ذخایر مس به همراه مولیبدن یا حتی طلا و نقره نیز وجود دارد. البته در ذخایر سرب هم شاهد ایجاد (زمینشناسی) و استخراج نقره هستیم که در نهایت به افزایش قیمت محصول کمک میکند. این ویژگی فنی موجب شده تا حتی در ذخایری که حجم روی آنها بیشتر است نیز، باز هم استخراج سرب صورت میگیرد. از سوی دیگر سختگیریهای زیست محیطی بر فرآوری سرب در جهان میتواند جذابیت تولید با عیار بالای سرب را کاهش دهد که در نهایت به کاهش حجم تولید جهانی سرب خالص در جهان کمک خواهد کرد. تجمیع این موارد در کنار کاهش قیمتهای جهانی در سالهای گذشته در نهایت موجب شد تا حجم تولید سرب کاهش یابد؛ یعنی حجم تولید معدنی سال 2013 با رقمی نزدیک به 5 میلیون و 400 هزار تن، در سال 2016 به 4 میلیون و 820 هزار تن کاهش یافته است. تمامی این موارد موجب شده در کنار افزایش عمر و عمیقتر شدن معادن و کاهش عیار محصول استخراجی شاهد رشد قیمت تمامشده سرب در کنار کاهش عرضه آن در بازارهای جهانی باشیم.
اگرچه واقعیتهای بازار سرب و روی به دلیل مسائل فنی و اقتصاد مشابهتهای بسیاری با یکدیگر دارند ولی یک تفاوت عمیق نیز در این خصوص لحاظ میشود و آن استفاده از قراضه سرب بهصورت گسترده و حجم عرضه بسیار محدود قراضه روی است. بخش بزرگی از سرب تولیدی در جهان حاصل بازیافت این فلز بوده که موجب شده عرضه سرب قراضه بخش مهمی از بازارهای جهانی را در قلمروی خود درآورد. این در حالی است که این بار محدودیتهای زیستی محیطی بر این رویکرد تولیدی اثرگذار بوده و بخشی از عرضه قراضه سرب را محدود ساخته است. از سوی دیگر بازیافت باتریهای قدیمی و ذوب و شکلدهی مجدد سرب در کشورهای مختلفی همچون چین هنوز هم ادامه دارد که بسیاری از آنها از سوی نهادهای نظارتی در کشورهای مختلف قابل نظارت و شفافیت آماری نیست بنابراین نمیتوان تخمین دقیقی از این روند کلی داشت اما رشد بهای لیتیم در بازارهای جهانی که بخش عمده مصرف آن در تولید باتری است، نشان میدهد که توجه به تولید باتریهای پیشرفته در دستور کار قرار داشته که بخشی از تولید و مجددا بازیافت سرب را با وقفه روبهرو میسازد اگرچه مصرف باتریهای لیتیم در مقایسه با باتریهای قدیمیتر با نقد جدی روبهرو بوده، زیرا کاربردهای متفاوتی دارند اما بخشی از آینده این بازار را تحتالشعاع قرار خواهد داد.
با توجه به تمامی این موارد یعنی افزایش قیمت تمام شده، کاهش حجم عرضه، کاهش موجودی انبارها و همچنین ثبت رکوردهای قیمتی بالا در روزهای اخیر شاید نتوان اظهارنظر قاطعی درخصوص دورنمای بهای سرب داشت ولی در هر حال نرخهای بالای فعلی حتی با فرض یک گام تعدیل و تثبیت قیمتی خود موفقیتهای بسیار بزرگی برای این بازار به شمار میرود که به خودی خود شرایط بهتری را برای بازار سرب پدید خواهد آورد. از سوی دیگر نگاهی به نمودار نوسان بهای سرب در ماهها و سالهای اخیر نشان میدهد که این فلز بعضا فراز و فرودهای بزرگی را تجربه کرده؛ یعنی احتمال جهش نرخ و سپس کاهش شدید قیمتی وجود دارد و نمیتوان با اطمینان از تثبیت نرخ یا کاهش یا افزایش قیمتها سخن گفت. این در حالی است که نوسان قیمتها در سایر بازارهای مشابه همچون بازار روی خود سیگنالی است که میتواند واقعیتهای این بازار را با دقت بالاتری ترسیم کند.
منبع: دنیای معدن