سرمایهگذاری در معادن و صنایع معدنی جهان در حال کاهش است و این موضوع شرکتهای فعال در بخش معدن را نگران کرده و آنها به دنبال دلیل این موضوع هستند.
آیا کاهش قیمت محصولات معدنی، این رکود را موجب شده یا باید به دنبال دلیل دیگری بود؟ چگونه میتوان این روند منفی را از بین برد و راهکاری عملی برای جذب سرمایهگذاری بهدست آورد؟
در تحقیقی که بهوسیله موسسه «پرایس واترهاوس کاپرس» انجام شده، این نتیجه بهدست آمد که سرمایهگذاران برای تصمیمگیریهای خود نیاز به اطلاعات شفاف و روشن دارند و فقدان این اطلاعات سبب شده برای ورود به بخش معدن دچار تردید شوند. در این تحقیق از ۲۷ سرمایهگذار و تحلیلگر درباره بخش معدن ۵ بازار کلیدی در سراسر جهان پرسش شد.
آنها به این سوال پرداختند که آیا برای گزارشهای مالی و رسمی شرکتها ارزش قائل هستند؟ آیا گزارشهای رسمی شرکتها اثربخش بوده و میتوانند نیازهای اطلاعاتی مورد نیاز سرمایهگذاران را تامین کنند؟
نتایج نشان میدهد که حتی در صورت اثربخش بودن گزارشهای مالی، باز هم امکان بهبود بیشتر آنها وجود دارد. سرمایهگذاران و تحلیلگران مالی برای تصمیمگیریهای خود نیاز به معیارها و مقیاسهای سنجش مختلفی دارند. آنها باید به دادههای مرتبط با جریان وجوه نقد، تولید، حجم فروش و ذخایر احتیاطی دسترسی داشته باشند. از طرفی، برای آنکه بتوانند به خوبی آنها را درک کنند و مورد استفاده قرار دهند، نیاز است که گزارشها به صورت روشن و در بخشهای مجزا ارائه شده باشند.
معیارهای مورد توجه سرمایهگذاران، موارد حاکی ازحرکتها و روندهای بازار است. آنها نیاز دارند که هوشیارانه تصمیمگیری کنند تا از زیانهای آینده در امان باشند. در اینباره، سرمایهگذاران نه تنها باید به اطلاعات دسترسی داشته باشند، بلکه باید بتوانند به آن دادهها اتکا کرده و از صحت آنها مطمئن باشند. آنها باید مطمئن باشند که هر کدام از این آمارها دقیقا چه معنایی را در بر داشته و چگونه گزارش شده است. البته درباره برخی از این موارد نیاز است که اطلاعات مفصلتری دریافت کنند تا بتوانند کیفیت تصمیمگیریهای خود را افزایش دهند.
یافته جالب این مطالعه آن است که تحلیلگران و سرمایهگذاران کیفیت گزارشهای شرکت را با کیفیت مدیریت آن مرتبط میدانند. به اعتقاد آنها، هر قدر که سیستم گزارشدهی بهتر باشد، عملکرد تیم مدیریت هم بهتر خواهد بود. به همین دلیل مدیریت نیاز دارد که کیفیت گزارشدهی خود را بهبود بخشد. اما چگونه؟
این کار باید از طریق ارائه شفاف وضعیت معیارهای عملکردی انجام شود. آنها همچنین باید اطمینان یابند که اطلاعات در دسترس سرمایهگذاران از منابع مختلف، با یکدیگر سازگار بوده و از این نظر تناقضی مشاهده نشود؛ حداقل باید این مورد را برای کانالهایی که در کنترل شرکت هستند، رعایت کرد. موضوع مهم دیگر این است که شرکتها باید متوجه باشند که در چه زمانی سرمایهگذاران نیاز به دریافت اطلاعات و گزارش دارند تا آنها را فراهم کنند. آن دسته از شرکتهای معدنی که در این زمینهها پیشگام هستند، خود را از سایرین متمایز کرده و اعتماد بازار را به عملکرد و قابلیتهای خود جلب میکنند.
نتایج تحقیقات
سرمایهگذاران و تحلیلگرانی که از آنها سخن میگوییم، برای تصمیمگیریهای خود از طیف وسیعی از اطلاعات استفاده میکنند. برخی از منابع اطلاعاتی مورد استفاده آنها (مانند گزارشهای رسمی) در کنترل شرکتها بوده و برخی از آنها (مانند رسانههای جمعی و صحبتها و شایعات) خارج از حوزه نفوذ شرکتها هستند. با توجه به این موضوع، چرا گزارشهای رسمی یک شرکت اهمیت پیدا میکند؟ زمانی که سرمایهگذاران میتوانند اطلاعات مورد نیاز خود را از منابع خارج از سازمان هم بهدست آوردند، گزارشهای رسمی چه نقشی خواهند داشت؟
تحقیقات نشان میدهد که دلیل اهمیت این گزارشها، اثرگذاری بر ادراک سرمایهگذاران از عملکرد شرکت است. بهطور تقریبی از هر ۱۰ سرمایهگذار، ۹ نفر اذعان کردهاند (۸۸درصد) که کیفیت و انسجام گزارشدهی به شدت بر ادراک آنها نسبت به کیفیت و انسجام مدیریت اثر میگذارد. آنها معتقدند شرکتهایی که فرآیندها و عملیات داخلی خود را بهتر اداره میکنند، در گزارشهای خود هم عملکرد بهتری دارند.
با این حال، در میزان اعتماد به مدیریت، سرمایهگذاران با یکدیگر هم فکر نیستند. ۳۸ درصد از سرمایهگذاران در پاسخ به این سوال که آیا به تیم مدیریت اعتماد دارند، جواب مثبت داده بودند. با این حال ۳۱ درصد از آنها به تیم مدیریت برای انتشار گزارشهای قابل اتکا اعتماد ندارند. یکی از نگرانیهای سرمایهگذاران و تحلیلگران آن است که مدیریت معمولا بیش از اندازه نسبت به شرایط خوشبین بوده و گرایش به این دارد که به گزارشها و تحلیلها، اندکی طول و تفصیل اضافه کند. در هر صورت، سرمایهگذاران و تحلیلگران راهها و روشهایی برای شناخت مدیران قابل اعتماد دارند. به عقیده آنها، با گذشت زمان میتوان متوجه شد که چه کسی گزارشها و بررسیهای قابل اتکا ارائه میدهد و چه کسی چنین نمیکند.
چه اطلاعاتی را برای سرمایهگذاران فراهم کنیم؟
آیا تیمهای مدیریت میتوانند اعتماد جامعه را نسبت به خود بهبود دهند؟ بهطور حتم بله و راهحل آن بهبود کیفیت گزارشهای مالی است. در این تحقیق میانگین امتیازی سرمایهگذاران و تحلیلگران برای اعتماد کلی به گزارشهای شرکتهای معدنی ۳/۴ از ۵ بود. مشخص است که در این زمینه امکان بهبود زیادی برای گزارشهای مدیریت وجود دارد.
بهبودها را باید در چه حوزههایی انجام داد؟ همانطور که انتظار میرود، باید به شاخصهای و مولفههای کلیدی توجه بیشتری کرد؛ مواردی که روندهای بازار و آینده آن را نشان میدهد. سرمایهگذاران و تحلیلگران تمایل دارند که جزییات بیشتری درباره هزینههای تولید، هزینههای سرمایهای و انسجام بیشتر در بازار دریافت کنند. تنها با داشتن چنین اطلاعاتی است که آنها میتوانند تصمیمگیریهای آگاهانهای بگیرد.
یکی از انتقادهای عمده سرمایهگذاران مشارکتکننده در این مطالعه، استفاده شرکتها از سیستمهای گزارشدهی سنتی (مانند جیایایپی) است. براساس گفته آنها، روشهای حسابداری و گزارشدهی سنتی، گذشته محور هستند و تنها تاریخچهای از عملکرد شرکتها را نشان میدهد. در صورتی که برای برآورد آینده و تصمیمگیری درباره آن، نیاز به آگاهی از تصمیمات جدید و استراتژیهای کنونی شرکتهاست و تنها از این طریق میتوان روندهای آینده را پیشبینی و اقدام به تصمیمگیری کرد. مواردی که در این زمینه میتوانند سرمایهگذاران را راهنمایی کند، عبارتند از: فهرستهای تفکیکی هزینهها و درآمدها، حجم تولید، پیشآمدهای مالی قطعی و احتمالی و قیمتهای تحقق یافته. در گزارشدهی به شیوه سنتی، حتی بر فرض اعتبار آن، تصویری کلی از وضعیت شرکت ارائه میشود.
بین نیازهای اطلاعاتی سرمایهگذاران و موارد مندرج در گزارشهای شرکتها همواره اختلاف وجود دارد و معمولا تمام اطلاعات مورد نیاز را نمیتوان از این گزارشها بهدست آورد. در این بین، بیشترین خلأ بین اهمیت یک معیار و انتشار اطلاعات کافی درباره آن را میتوان در هزینهها مشاهده کرد. در این زمینه، معمولا اطلاعات کافی برای سرمایهگذاران از طریق گزارشهای رسمی بهدست نمیآید. آنها نیاز دارند که صورت تفکیکی هزینهها را در صورت جریان وجوه نقد مشاهده کنند تا اطمینان یابند که این هزینهها به چه مواردی اختصاص یافتهاند. اما این موارد هم در چارچوبها و ساختار گزارشدهی سنتی دیده نمیشوند.
در این مطالعه، نظر سرمایهگذاران درباره اصول سنتی حسابداری و شیوه ترجیحی آنها برای گزارشدهی پرسیده شد. پاسخ بیشتر آنها استفاده از شیوههای غیرسنتی حسابداری برای سنجش و درک وضعیت مالی شرکتها بوده است (۸درصد از شرکتکنندگان اعلام کردند که برای انجام تحلیلهایشان تنها از شیوههای سنتی و مرسوم استفاده میکنند). همچنین ۸۴ درصد از سرمایهگذاران اعلام کردند که در صورت استفاده از روشهای و معیارهای عملکردی غیرسنتی در کنار اصول پذیرفته شده، با اطمینان بیشتری میتوانند اقدام به تصمیمگیری کنند.
حرکت بازار معدن ایران به سمت شفافیت؟
ایران هم از کشورهایی است که با کاهش سرمایهگذاریها مواجه شده و شاید حرکت به سمت ارائه صورتهای مالی شفاف و منسجم بتواند دوباره سرمایهگذاران را نسبت به شرکتهای معدنی مختلف ترغیب کند؛ بهویژه آنکه شرکتهای فعال در بخش معدنی کشور، علاوه بر رقابت با یکدیگر باید برای جذب سرمایه به نحوی با دیگر صنایع کشور هم رقابت کنند. علی اصغر بهرامی، کارشناس بازار فلزات و مدیر بخش فلزی، صنعتی و معدنی کارگزاری مفید میگوید: گزارشهای مالی شفاف باعث میشود که سرمایهگذاران آگاهی بیشتر و تردید کمتری درباره وضعیت داخلی شرکتها داشته باشند و این موضوع میتواند روند سرمایهگذاری را در این بخش تسهیل کند.
وی اضافه میکند: از طرفی صورت تفصیلی هزینهها و درآمدها نشان دهنده بسیاری از عملیات داخلی است که با مشاهده گزارشهای مرسوم مالی قابل درک و کشف نیستند. سرمایهگذاران باید بدانند که سود و درآمدهای کنونی مستمر هستند یا در آینده ادامه نخواهند یافت. این کار فقط از طریق گزارشهای شفاف و صورتهای تفکیکی ممکن است. ما نباید به گذشته شرکت بسنده کنیم وتنها با استفاده از صورتهای نشاندهنده سود انباشته مشخص میشود که چگونه در آینده عمل خواهند کرد.
انتشار چنین گزارشهایی سبب میشود که نگرانی سرمایهگذاران درباره آینده هم از بین برود و نسبت به آن دید بهتری داشته باشند. این موارد بهویژه برای سرمایهگذارانی که قصد سرمایهگذاری کلان دارند، اهمیت پیدا میکند. این دسته از سرمایهگذاران بدون داشتن اطلاعات کافی، تصمیمگیری نمیکنند و باید اطلاعات بیشتری در اختیار آنها قرار داد.
روندی که در ایران آغاز شده است
آینده شرکتها و از جمله شرکتهای معدنی در دست کسانی است که اقدام به ارائه گزارشهای شفاف و تفصیلی از وضعیت خود میکنند. هر چند درحالحاضر به دلیل تحریمها، شرکتهای معدنی و فرآوری تا حدی از محیط کاملا رقابتی فاصله گرفتهاند، هنوز هم نمیتوانند مانند شرکتهای انحصاری اقدام به پنهان کاری در عملکرد خود کنند. هر چند انحصاری بودن یک بازار همیشه منجر به مخفی کردن برخی از هزینهها و درآمدها نمیشود، آن را تسهیل میکند. با این حال با برداشته شدن مرزهای بازار و تحریمها، شرکتها مجبور خواهند بود که به سمت شفافسازی و ارائه اطلاعات جزئی حرکت کنند تا سرمایهگذاران را از دست ندهند. این روند هم اکنون هم بهوسیله برخی از شرکتها آغاز شده که تجربه نشان میدهد آنها در رقابت با سایر رقبا در جذب سرمایه موفقتر هستند. این نمونههای موفق میتواند الگویی برای سایر شرکتها باشند که این مسیر را قبل از آنکه مجبور شوند، آغاز کنند.
منبع: گسترش صمت